ترجمه مقاله

یحیی

لغت‌نامه دهخدا

یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حمزة خضرمی بتلهی ، مکنی به ابوعبدالرحمان ، از خضارمه ٔ شام و قاضی دمشق و محدث و از تابعان بود. او از زیدبن واقد و یحیی ذماری و از او هشام بن عمار و ابن عائذ روایت کنند. یحیی ثقه بود وبه سال 183 هَ . ق . درگذشت . (یادداشت مؤلف ). یکی از رواة قرأت ، ابن عامر است به واسطه ٔ یحیی بن حارث ذماری . (ابن الندیم ). و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 279 و کلام شبلی ص 23 و نیز ماده ٔ ابوعبدالرحمن شود.
ترجمه مقاله