ترجمه مقاله

یخ گیر

لغت‌نامه دهخدا

یخ گیر. [ ی َ ] (اِ مرکب ) انبری برای برداشتن یخ . انبرگونه ای که بدان یخ خرد در گیلاسها و لیوانها ریزند. انبر برای برگرفتن یخ و افکندن آن در ظرف آبخوری و شربتها و غیره . || قلابی برای ریختن قطعات یخ طبیعی از زمینهای مجاور یخچال به داخل گودها. آکج . آکنج . نشگن . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله