ترجمه مقاله

یدی

لغت‌نامه دهخدا

یدی . [ ی َ ] (ص نسبی ) منسوب به ید. دستی . منسوب به دست و متصرفی . (ناظم الاطباء). دستی .
- صنایع یدی ؛ صنایع دستی . آنچه از آلات و ادوات مصنوعات به دست ساخته شود.
- عمل یدی ؛ جراحی . دستکاری . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله