یررلغتنامه دهخدایرر. [ ی َ رَ ] (ع مص ) سخت گردیدن . یر الحجر یرراً؛ سخت گردید سنگ . و در آب و گل و مانند آن گفته نشود و مخصوص است به چیزهای صلب . (منتهی الارب ). سخت گردیدن سنگ . (ناظم الاطباء).