ترجمه مقاله

یرمع

لغت‌نامه دهخدا

یرمع. [ ی َ م َ ] (ع اِ) بازیچه ای است مر کودکان را که به فارسی بادفر گویند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || یک نوع سنگ سپیدی است که در شکستن ریزه ریزه گردد و چون کسی اندوهگین و شکسته دل باشد می گویند: ترکته یفت الیرمع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سنگ سفید. (برهان ). سنگ سفید. ج ، یرامع. (مهذب الاسماء). سنگ سپیدی است که در آفتاب می درخشد.و یلمع همچنین . (فقه اللغة ثعالبی ). و ثعالبی ذیل بیاض اقسام مختلف آرد: الیرمع؛ الحجر الابیض . (ص 41).
ترجمه مقاله