ترجمه مقاله

یرمغان

لغت‌نامه دهخدا

یرمغان . [ ی َ م َ ] (اِ) ارمغان و سوغات . (ناظم الاطباء). ارمغان . ره آورد.راه آور. راه آورد. سوغاتی . هدیه که از سفر آرند. (یادداشت مؤلف ). بر وزن و معنی ارمغان است . (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ). و رجوع به ارمغان شود. || درم را نیز گویند. (از آنندراج ).
ترجمه مقاله