ترجمه مقاله

یزلی

لغت‌نامه دهخدا

یزلی . [ ی َزَ لی ی ] (ع ص نسبی ) جاوید. (ناظم الاطباء). منسوب به لم یزل که یاء آن به همزه بدل شود و آن را ازلی گویند. (منتهی الارب ذیل ماده ٔ ازل ). و رجوع به ازل شود.
ترجمه مقاله