ترجمه مقاله

یلمق

لغت‌نامه دهخدا

یلمق . [ ی َ م َ ] (معرب ، اِ) معرب یلمه که به معنی قباست . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مأخوذ از یلمه ٔ فارسی و به معنی آن . ج ، یلامق . (ناظم الاطباء). معرب یلمه ٔ فارسی . قبا. (از المعرب جوالیقی ص 355) (یادداشت مؤلف ). یلمه . (دهار). و رجوع به یلمه شود. || زره دارای چند تکه . (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله