یمانی
لغتنامه دهخدا
یمانی . [ ی َ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به یمن . (منتهی الارب ). یمانیة. منسوب به یمن . گویند: رجل یمانی . (از ناظم الاطباء).
- سیف یمانی ؛ شمشیر یمانی . (مهذب الاسماء). و رجوع به یمن شود.
|| نوعی شمشیر. (نوروزنامه ).
- سیف یمانی ؛ شمشیر یمانی . (مهذب الاسماء). و رجوع به یمن شود.
|| نوعی شمشیر. (نوروزنامه ).