ترجمه مقاله

یوزبند

لغت‌نامه دهخدا

یوزبند. [ ب َ ] (اِ مرکب ) بندی که بر یوز نهند. بند یوز. (یادداشت مؤلف ) : آهوان شوارد امانی را یوزبند حکم برنهاده . (مرزبان نامه ). رجوع به یوز شود. || (نف مرکب ) که یوزرا ببندد. آنکه بند بر یوز زند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله