ترجمه مقاله

یوسف

لغت‌نامه دهخدا

یوسف . [ س ُ] (اِخ ) ابن طاهربن یوسف بن حسن خویی ، مکنی به ابویعقوب و معروف به خویی . از مردم خوی آذربایجان و ادیب بود و شعر نیکو می سرود. در قصبه ٔ نوقان طوس سکونت کرد و دستیار حاکم آنجا شد و دارای صفات پسندیده گردید. سمعانی صاحب الانساب با او در آن آبادی ملاقات و قطعاتی از اشعار او را یادداشت کرده و گفته است که به گمانم او در سال 549 هَ . ق . در وقعه ٔ عرب در طوس یا پیش از آن کشته شد. از آثار اوست : 1 - شرح سقطالزند ابوالعلاء معری . 2 - فرائدالخرائد. 3 - تنزیه القرآن الشریف عن وصمة اللحن و التحریف . (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله