ترجمه مقاله

یوسف

لغت‌نامه دهخدا

یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین درویش حسینی ، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین و معروف به نقیب . مردی فاضل بود. شعر نیکو می سرود. دیوانی دارد. وی در دمشق به سال 1073 هَ .ق . به دنیا آمد و در حلب سکنی گزید و در آنجا مقام نقیب الاشراف و مفتی حنفیان را بر عهده داشت و در همانجا به سال 1153 هَ . ق . درگذشت . از آثار اوست : 1 - کناش . 2 - شرح القصیدة الدمیاطیة. (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله