ترجمه مقاله

یوسف

لغت‌نامه دهخدا

یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن محمد حسینی ازهری ، معروف به ابن الاسیر. از قبیله ٔ بنی الاسیر و خود نویسنده و دانشمند و فقیه و شاعر بود. به سال 1232 هَ . ق . در صیدا به دنیا آمد و به سال 1247هَ . ق . به دمشق رفت و سپس به الازهر مصر روی آورد وهفت سال به تحصیل علم همت گماشت . آنگاه به طرابلس رفت و سه سال در آنجا ماند. یوسف مقامات دیوانی و علمی یافت و مدتی ریاست هیأت تحریریه ٔ روزنامه های «ثمرات الفنون » و «لسان الحال » را به عهده داشت . از آثار اوست : 1 - رائض الفرائض . 2 - شرح اطواق الذهب . 3 - ارشادالوری . 4 - رد الشهم للسهم . 5 - سیف النصر. 6 - دیوان شعر، که شامل برخی از اشعار اوست . یوسف به سال 1307 هَ . ق . در بیروت درگذشته است . (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله