ترجمه مقاله

یومیه

لغت‌نامه دهخدا

یومیه . [ ی َ / یُو می ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ، اِ) روزانه . هرروز. هرروزه . همه روزه . (یادداشت مؤلف ). روزانه و هرروزی . (ناظم الاطباء). || چیزی که هرروز به طور استمرار به کسی می دهند. (ناظم الاطباء). میاومة. آنچه مرتب هرروزی از نان و یا پول و جز آن کسی را دهند. آنچه هر روز دهند از مواجب و مزد و مانند آن . (یادداشت مؤلف ).
- اخراجات یومیه ؛ خرجهای هرروزی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله