ترجمه مقاله

یک انداز

لغت‌نامه دهخدا

یک انداز. [ ی َ / ی ِ اَ ] (اِ مرکب ) (از: یک + انداز، مخفف اندازه ) جایی از کوه و کنار رودخانه و امثال آن را گفته اند که از بالا تا پائین برابر و هموار باشد چنانکه اسب و آدم و غیره بالا نتواند رفت و پایین نتواند آمد. (برهان ). قسمتی از کوه و آبکند و کنار رودخانه را گویند که از بالا تا پایین برابر باشد و آدمی و اسب و غیره بالا نتواند رفت و پایین نتواند آمد. (فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ). || (ص مرکب ) به معنی یکسان و برابر هم آمده است . (برهان ). یک اندازه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). یکسان و برابر و دارای یک نشان و علامت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله