یک پشت
لغتنامه دهخدا
یک پشت . [ ی َ / ی ِ پ ُ ] (ص مرکب ) موافق و یاریگر با یکدیگر. دو کس که در کاری با هم متفق و همنشین و موافق باشند. (یادداشت مؤلف ). || (ق مرکب ) پشت سرهم . متوالیاً :
چرخ که یک پشت ظفرساز توست
نُه شکم آبستن یک ناز توست .
چرخ که یک پشت ظفرساز توست
نُه شکم آبستن یک ناز توست .
نظامی .