ترجمه مقاله

annoy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آزار دهنده، تحریک کردن، رنجاندن، عذاب دادن، دلخور کردن، ازردن، اذیت کردن، بستوه اوردن، خشمگین کردن، مزاحم شدن، عاجز کردن، عصبانی کردن
ترجمه مقاله