ترجمه مقاله

bars

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کافه ها، بار، مانع، میله، شمش، تیر، خط، میکده، وکالت، میل، بار مشروب فروشی، دادگاه، نرده حائل، هيئت وکلاء، سالن مشروب فروشی، بند آب، جای ویژه زندانی در محکمه، مانع شدن، بستن، باز داشتن، مسدود کردن، از بین رفتن رد کردن دادخواست
ترجمه مقاله