ترجمه مقاله

bided

دیکشنری انگلیسی به فارسی

احتیاط، در جایی باقی ماندن، در انتظار ماندن، بکاری ادامه دادن، تحمل کردن، بخود هموار کردن، سکون کردن
ترجمه مقاله