ترجمه مقاله

billies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیلیس، یار، نوعی کتری فلزی، چماق یا گرز راهزنان، همدم، رفیق، برادر، چوب دستی، باطوم یا چوب قانون پاسبان
ترجمه مقاله