ترجمه مقاله

bubbled

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حباب، جوشیدن، گفتن، قلقل زدن، حباب براوردن، خروشیدن، جوشاندن، بیان کردن، فوران کردن
ترجمه مقاله