ترجمه مقاله

counterbalances

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تعادل، موازنه، وزنه تعادل، پارسنگ، خنثی کردن، موازنه کردن، برابری کردن، پارسنگ کردن
ترجمه مقاله