ترجمه مقاله

dashes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خط تیره، فاصله میان دو حرف، این علامت، پراکنده کردن، رابطه، حرارت، بسرعت رفتن، بسرعت انجام دادن، بشدت زدن، خود نمایی کردن
ترجمه مقاله