frankدیکشنری انگلیسی به فارسیصریح، سوسیس، چپانیدن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، معاف کردن، مهر زدن، باطل کردن، رک، بی پرده، صادق، رک گو، صمیمی