ترجمه مقاله

hemming

دیکشنری انگلیسی به فارسی

همینگ کردن، لبه دار کردن، تمجمج کردن، احاطه کردن، حاشیه دار کردن، سجاف کردن، کناره دار کردن، سینه صاف کردن
ترجمه مقاله