25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
interpose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار دادن، در میان امدن، مداخله کردن، میانجی شدن، پا بمیان گذاردن