ترجمه مقاله

meshes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مش، شبکه، سوراخ، بافته، سوراخ تور پشه بند، چشمه، بدام انداختن، گیر انداختن، شبکه ساختن، تور ساختن، درهم گیرافتادن، تور مانند یا مشبک کردن
ترجمه مقاله