ترجمه مقاله

nets

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شبکه، تور، توری، دام، عمده، تار عنکبوت، تور ماهی گیری و امثال ان، بدام افکندن، با تور گرفتن، شبکه دار کردن، بتور انداختن
ترجمه مقاله