ترجمه مقاله

patches

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تکه ها، وصله، تکه، قطعه زمین، مشمع روی زخم، مدت، زمان معین، وصله ناجور، مسخره، وصله کردن، وصله دوزی کردن، تعمیر کردن، بهم جور کردن
ترجمه مقاله