25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
preordained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش داوری شده، قبلا مقرر داشتن، قبلا وقوع امری را ترتیب دادن