ترجمه مقاله

retrenched

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رانده شده، قطع کردن، حذف کردن، کم کردن، از نو خندق ساختن، دارای سنگر موقتی زیر زمینی کردن
ترجمه مقاله