ترجمه مقاله

sniffed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sniffed، خر خر کردن، بو کشیدن، بینی گرفتن، فن فن کردن، موس موس کردن، استشمام کردن، خرناس کش، اب بینی را بالا کشیدن
ترجمه مقاله