ترجمه مقاله

stanchion

دیکشنری انگلیسی به فارسی

stanchion، پایه، تیر، حائل، شمع، نگهدار، سایبان یا چادر جلو مغازه، مهار یامحدودکردن، تیر دار کردن
ترجمه مقاله