ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

start

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شروع کن، شروع، ابتدا، اغاز، مقدمه، مبداء، شروع کردن، بنیاد نهادن، اغازیدن، عزیمت کردن، دایر کردن، از جا پریدن، رم کردن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ