ترجمه مقاله

stops

دیکشنری انگلیسی به فارسی

متوقف می شود، توقف، ایست، ایستگاه، ترک، تکیه، نقطه، تعلیق، متوقف ساختن، ایستادن، توقف کردن، پر کردن، خوابیدن، مانع شدن، تعطیل کردن، ایستادگی کردن، موقوف کردن، مسدود ساختن، ایستاندن، از کار افتادن، نگاه داشتن، سد کردن، بند اوردن، خواباندن
ترجمه مقاله