ترجمه مقاله

swayed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غرق شدن، تاب خوردن، در نوسان بودن، سلطهحکومت کردن، متمایل شدن بعقیدهای، این سو و ان سو جنبیدن
ترجمه مقاله