ترجمه مقاله

tapped

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شنود گذاشت، شیر آب زدن به، ضربات اهسته وپیوسته زدن، سوراخ چیزیرا بند اوردن، از شیر اب جاری کردن
ترجمه مقاله