ترجمه مقاله

tills

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تیلز، دخل پول، کشو، دخل دکان، قلق، یخ رفت، کشت کردن، زراعت کردن، زمین را کاشتن، خیش زدن، خیش کشیدن
ترجمه مقاله