ترجمه مقاله

welts

دیکشنری انگلیسی به فارسی

welts، نوار، ورم، حاشیه چرمی دور چیزی، لبه، نوار باریک، تاول، شلاق زدن، مغزی گذاشتن
ترجمه مقاله