ترجمه مقاله

whipper

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شلاق زدن، تعقیب کننده، اسب عقب مانده، شخص موثر و مهم، ناصح، ناظمپارلمانی، تازیانه زن
ترجمه مقاله