ترجمه مقاله

دست و پا

فرهنگ گنجواژه

اندامها، اندام بدن و مجازاً توانائی و عُرضه.دست و پاچُلُفتی، دست و پا لرزیدن= ترسیدن.دست و پا پنبه‌ای= بی عُرضه. دست و پا شکسته= ناقص. دست و پا زدن= تقلا کردن. دست و پاگیر= مزاحم. دست و پا بلوری= تنبل. دست و پا دار= زرنگ. دست و پا کردن= فراهم کردن.بی دست وپا=بی عُرضه.زیردست و پا رفتن=پا مال شدن.
ترجمه مقاله