ترجمه مقاله

بِه چَش کردن

گویش گنابادی

این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص خود به دیگری برای او بدشگونی و شومی به بار می آورد.این اعتقاد از اعتقاداتی چون اعتقاد به دعانویسی ، جن گیری و جادوگری در گذشته های دور گناباد ناشی میگردد.گناباد از دیرباز در ایران کهن مردمی داشته که به تاثیر ماوراء الطبیعه در زندگی این دنیایی معتقد بوده اند و برای تاثیر گذاری بر زندگی دنیایی از طریق ماوراء الطبیعه همواره به دعانویسان و جن گیران متوسل میشده اند.همین اعتقادات باعث پیدایش منجمان ، دعانویسان و جن گیران بسیاری در گناباد شده بود و هم اکنون هم جن گیران و دعانویسان مشهوری در گناباد زندگی میکنند. این اعتقادات برخی گنابادی ها را بسوی علم نجوم سوق داد و طالع بینی و پیش بینی با رصد کواکب و کار با اسطرلاب ها برای آینده بینی و شناخت ستارگان و افلاک را باعث گردید.با این وجود همچنان دعانویسی و جن گیری و آینه بینی همچنان جایگاه خود را در بین گنابادی ها حفظ کرد. همواره اعتقاد به شوری چشم زنان کهنسال و میانسال در میان مردم گناباد بیشتر از وجود این ویژگی در مردان بوده است. برای باطل کردن چشم زخم در گناباد کسی که احتمال میدهد چشم خورده باشد صبح جمعه آتشی بر می افروزد و مقداری زَمه همراه با نمک بر آتش انداخته و اوراد باطل سحر را میخواند.سپس زمه ها را دراورده و با یک سوزن سوراخ کرده و درون آب میریزد و دم در خانه خود میپاشد.تا این ترکیب آب و آتش چشم بد را سوزانده و اثر نگاه شوم را باطل گرداند.زمه وقتی در آتش میافتد شروع به بزرگ شدن و باد کردن میکند و معمولا به شکل یک چشم گاو مانند درمی آید.هر چه نقش چشم بزرگتر باشد چشم زننده چشمش شورتر و شوم تر است.(چشم شور در گویش گنابادی همان چشم شوم است) کتابخانه بزرگی مشتمل از کتب مختلف بویژه دعانویسی ، جن گیری ،نجوم و طبابت در گناباد وجود داشته که پس از حمله اعراب به ایران و نزدیک شده آنها به گناباد برای درامان ماندن از کتاب سوزان عرب ها در این شهر مدفون گردیده است ولی مکان این کتابخانه مدفون تاکنون کشف نگردیده و مشخص نیست چه اتفاقی برای آن افتاده است. علم نجوم در گناباد انقدر پیشرفت کرد که منجمان بزرگی در گناباد برخواستند چون : ملامظفر گنابادی که در زمان شاه عباس صفوی میزیست و منجم مخصوص او بود.وی معاصر شیخ بهائی میباشد. دو پسر او میرزا تقی و میرزا شفیع هم بعد از پدر کار وی را ادامه دادند.
ترجمه مقاله