ترجمه مقاله

ی

فرهنگ فارسی معین

(پس .) این حرف به آخر اسم ملحق شود برای افادة نسبت بین دو چیز و آن برای معانی متعدد بود. 1 - مطلق نسبت ، و آن بر چند قسم است :الف - نسبت به مکان : شیرازی ،اصفهانی ، رامسری . ب - نسبت به چیز: ارغوانی ، پرنیانی ، زعفرانی . ج - نسبت به شخص : اسرافیلی . 2 - سازندگی و فروشندگی را رساند: کبابی ، چلوپزی . 3 - اتصاف و دارندگی را رساند به جای «ور»، «مند»: هنری = هنرمند و نامی = نامور. 4 - معنی فاعلی دهد: خونی = خون کننده ، خون ریزنده . 5 - معنی مفعولی دهد: زندانی = به زندان انداخته . 6 - گاه به آخر مصدر اضافه شود و معنی لیاقت دهد:خوردنی ، پوشیدنی ، سوختنی .
ترجمه مقاله