ترجمه مقاله

ادام

فرهنگ فارسی معین

( اِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خورش ، نان خورش ، قاتق ، اِبا. 2 - پیشوای قوم . 3 - موافق و سازگار.
ترجمه مقاله