ترجمه مقاله

بدکاره

فرهنگ فارسی معین

( ~. رِ) (ص مر.) 1 - آن که مرتکب کارهای بد شود، بدکردار. 2 - شریر، موذی . 3 - فاسق ، زناکار، روسپی .
ترجمه مقاله