ترجمه مقاله

بر

فرهنگ فارسی معین

(بُ) 1 - ریشة فعل «بریدن » 2 - عمل جدا کردن ورق های بازی . 3 - (ص فا.) در ترکیب به معنی «برنده » آید: چوب بر، آهن بر. ؛~خوردن جابه جا و در هم آمیخته شدن کارها یا ورق های بازی .
ترجمه مقاله