ترجمه مقاله

تارک

فرهنگ فارسی معین

(رِ) [ ع . ] (اِفا.)رهاکننده ، ترک کننده . ؛ ~ دنیا آن که از دنیا روی برگرداند، زاهد، پارسا. ؛ ~ صلاة آن که نماز نگزارد.
ترجمه مقاله