ترجمه مقاله

تخته بند

فرهنگ فارسی معین

( ~. بَ) (اِمر.) 1 - پارچة نازکی که به وسیلة آن تخته ای را به دست یا هر عضو شکسته می بندند. 2 - زندانی ، اسیر.
ترجمه مقاله