ترجمه مقاله

حیف

فرهنگ فارسی معین

(حِ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - ظلم ، جور. 2 - افسوس ، دریغ . ؛~ِ نان نوعی توهین دربارة کسی که آن قدر نالایق است که لیاقت نان خوردن هم ندارد.
ترجمه مقاله