ترجمه مقاله

خط

فرهنگ فارسی معین

(خَ طّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اثر و نشانة قلم بر کاغذ و غیره . 2 - نوشته . 3 - نویسندگی . 4 - فرمان . 5 - کنایه از: موی صورت که تازه در آمده . 6 - فاصلة بین دو نقطه (ریاضی ). 7 - مسیر ویژة رفت و آمد پیوستة یک یا چند وسیلة نقلیه . 8 - خوشنویسی . 9 - مرام ، مسلک . 10 - دستگاه انتقال یا جابه جایی چیزی در مسیر یا منطقه ای مشخص به وسیلة لوله ها، سیم ها و مانند آن ها: خط گاز، خط لوله . 11 - ردیف ، صف . ؛ ~و نشان کشیدن (کن .) تهدید کردن . ؛~بر آب دادن (کن .) ناپایدار و از بین رفتنی . ؛~ خرچنگ قورباغه (کن .) شیوة نوشتن ناشیانه ، ناهموار و بد. ؛ در ~بودن (کن .) در امان بودن ، تحت حضانت بودن .
ترجمه مقاله